تو را دوست می دارم به سان کودکی که آغوش گشوده ی مادر را! شمع بی شعله ای که جرقه را! نرگسی که آینه ی بی زنگار چشمه را! تو را دوست می دارم به سان تندیس میدانی بزرگ، که نشستن گنجشک کوچکی را بر شانه اش و محکومی که سپیده ی انجام را! تو را دوست می دارم! به سان کارگری که استواری روز را، تا در سایه ی دیوار دست ساز خویش قیلوله کند!
[ دوشنبه ۱۳۹۵/۰۳/۲۴ ] [ 20:4 ] [ deleh.دله ]
[ ]